کسی که از نظر ذهنی پرمایه است،در درجه ی اول طالب این است که
از رنج و ناراحتی آزاد باشد و آرامش و فراغت داشته باشد
و در نتیجه،به دنبال زندگی آرام،با قناعت و در حد امکان ،
بدون درگیری است.از این رو ،پس از اندک آشنایی با کسانی که
به اصطلاح همنوع هستند،به انزوا کشانده می شود و اگر شعوری
در حد کمال داشته باشد، تنهایی را بر می گزیند.
زیرا آدمی هر چه در درون خود بیش تر مایه داشته یاشد،
از بیرون کم تر طلب می کند و دیگران هم کم تر می توانند
چیزی به او عرضه کنند. از این رو،
بالا بودن شعور به دوری از اجتماع منجر می گردد.
نظرات شما عزیزان:
انسان که موجودی اجتماعی بود.......؟؟
برچسبها: در باب حکمت زندگی ,